
شاه نعمتالله ولی
غزل شمارهٔ ۱۵۲۶
۱
نیست مرا در نظر در دو جهان جز یکی
هست یقینم یکی نیست در آن یک شکی
۲
وهم خیال دوئی نقش کند بر ضمیر
ظن غلط می بری نیست شکی در یکی
۳
در دو جهان یک وجود آینه اش صدهزار
ذات یکی بی خلاف هست صفاتش یکی
۴
موج و حبابست بحر آب ز روی ظهور
لیک نظر کن به ما در همگان نیککی
۵
میر خرابات عشق زنده دلی سیدی
ساقی سرمست ماست خدمت خانی بکی
نظرات