شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

غزل شمارهٔ ۱۵۳۷

۱

گاهی به غم و گهی به شادی

دکان خوشی درش گشادی

۲

هر رخت که بود در خزینه

بر درگه خویشتن نهادی

۳

از خود بخری به خود فروشی

در بیع و شری چه اوستادی

۴

سرمایهٔ ما به باد دادی

با ما تو کجا در اوفتادی

۵

معشوق خودی و عاشق خود

هم عشق و داد خویش دادی

۶

فرزند تو اَند جمله عالم

اسرار تو است هر چه زادی

۷

تو سید عالمی به تحقیق

زآنروی که پادشه نژادی

تصاویر و صوت

نظرات