شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

غزل شمارهٔ ۱۵۴۴

۱

به حق آل محمد به نور پاک علی

که کس نبی نشده تا نگشته است ولی

۲

ولی بود به ولایت کسی که تابع اوست

موالیانه طلب کن ولی ولای علی

۳

به هر چه می نگرم نور اوست در نظرم

تو میل مذهب ما کن مباش معتزلی

۴

لطیفه ایست بگویم اگر تو فهم کنی

که دید صورت و معنی حادث ازلی

۵

اگر تو صیرفی چهارسوی معرفتی

چرا به پول سیه سیم خویش می بدلی

۶

قبا بپوش و کمر بند و باش درویشی

چه حاصلست از آن تاج خرقهٔ عملی

۷

ببین در آینهٔ ما به دیدهٔ سید

که تا عیان بنماید به تو خفی و جلی

تصاویر و صوت

نظرات