شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

غزل شمارهٔ ۱۵۴۶

۱

دارم از عشق درد دل خیلی

نیست درمان به غیر واویلی

۲

چشم ما بحر در نظر دارد

کرده هر گوشه ای روان سیلی

۳

هست ما را به میخوری ذوقی

نیست ما را به زاهدی میلی

۴

من مجنون ندانم از حیرت

لیلی از خویش و خویش از لیلی

۵

عاشق درمند چون سید

نتوان یافتن به هر خیلی

تصاویر و صوت

سید جابر موسوی صالحی :

نظرات