شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

غزل شمارهٔ ۱۶۲

۱

عشق او سلطان ملک جان ماست

این چنین ملک و ملک جانان ماست

۲

پادشاه هفت اقلیم جهان

بندهٔ درگاه این سلطان ماست

۳

ما به عشق او ز خود بگذشته ایم

لاجرم ما آن او ، او آن ماست

۴

رند سرمستیم در کوی مغان

شاهد میخانه در فرمان ماست

۵

دُرد درد عشق می نوشیم ما

خوش بود دردی که او درمان ماست

۶

جام می در دست و می گردد مدام

ساقی رندان سرمستان ماست

۷

ذوق سرمستان ز مخموران مجوی

نعمت الله جو که از رندان ماست

تصاویر و صوت

دیوان قدر توامان سید نورالدین شاه نعمت الله ولی (به انضمام پیش گویی های شاه نعمت الله ولی) با مقدمهٔ سعید نفیسی و حواشی م. درویش - سید نورالدین ماهانی کرمانی (شاه نعمت الله ولی) - تصویر ۶۴
سید جابر موسوی صالحی :

نظرات