شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

غزل شمارهٔ ۱۷

۱

رفت آن جانان ما از دست ما

از دریغا دلبر سر مست ما

۲

او برفت و پای او نگشوده‌ایم

تا ابد زلفش بود پا‌بست ما

۳

ما همه جا نیکی او گفته‌ایم

او نخواهد آنچنان اشکست ما

۴

چاره‌ای غیر رضا و صبر نیست

این زمان چون تیر رفت از شست ما

۵

در خیال او است جان ما مدام

دل روان خواهد به او پیوست ما

تصاویر و صوت

دیوان قدر توامان سید نورالدین شاه نعمت الله ولی (به انضمام پیش گویی های شاه نعمت الله ولی) با مقدمهٔ سعید نفیسی و حواشی م. درویش - سید نورالدین ماهانی کرمانی (شاه نعمت الله ولی) - تصویر ۱۰۴
سید جابر موسوی صالحی :

نظرات

user_image
امید
۱۳۹۴/۰۵/۰۵ - ۰۵:۰۱:۰۸
نعمت الله عارف هم مست ما ساقی جام می در دست مانغمه هایش قیاس می نابزین سبب جام جمی در دست ما