شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

غزل شمارهٔ ۱۷۵

۱

عشق او سلطان ملک جان ماست

اینچنین ملک و چنین سلطان کراست

۲

پادشاه هفت اقلیم ای عزیز

نزد این سلطان درویشان گداست

۳

با وجود او کرا باشد وجود

ور تو گوئی هست آن عین خطاست

۴

رند سر مستیم و با ساقی حریف

همچو ما رندی در این عالم نخاست

۵

دُرد درد عشق او نوشیده ایم

دُرد درد عشق او ما را دواست

۶

مجلس عشقشت و ما سرمست او

شاهد میخانه در فرمان ماست

۷

نعمت الله در همه عالم یکیست

لاجرم او سید هر دو سراست

تصاویر و صوت

سید جابر موسوی صالحی :

نظرات