شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

غزل شمارهٔ ۱۷۷

۱

عاشق رندی که او همدرد ماست

جام دُرد درد او ما را دواست

۲

هر که او از خویش بیگانه بود

گو بیا اینجا که با ما آشناست

۳

ساقی مستیم و جام می به دست

می پرست رند سرمستی کجاست

۴

موج بحر ماست دریای محیط

حوض کوثر جرعه ای از جام ماست

۵

نالهٔ نی بشنو ای جان عزیز

بینوایان را نوائی بی نواست

۶

در خرابات فنا دارم مقام

خوش مقامی این سر دار بقاست

۷

عاشقان در عشق گر کشته شوند

نعمت الله کشتگان را خونبهاست

تصاویر و صوت

دیوان قدر توامان سید نورالدین شاه نعمت الله ولی (به انضمام پیش گویی های شاه نعمت الله ولی) با مقدمهٔ سعید نفیسی و حواشی م. درویش - سید نورالدین ماهانی کرمانی (شاه نعمت الله ولی) - تصویر ۱۳۰
سید جابر موسوی صالحی :

نظرات