شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

غزل شمارهٔ ۱۸۹

۱

صورتی آراستی معنی کجاست

کی خدا یابی چه رویت با ریاست

۲

ظاهر و باطن به همدیگر نکوست

هر که دارد هر دو با ما آشناست

۳

گرچه تمر و جو ز هر یک تیرگیست

بهتر از این هر دو آن انجیر ماست

۴

مجلس عشقست و ما مست و خراب

این چنین بزم خوشی دیگر کجاست

۵

بحر عشقش را کرانی هست نیست

ابتدا نبود ورا بی انتهاست

۶

آفتابست او و عالم سایه بان

عالمی در سایه بان پادشاست

۷

هر که چون ما بندهٔ سید بود

هم چو بنده سید هر دو سراست

تصاویر و صوت

سید جابر موسوی صالحی :

نظرات