شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

غزل شمارهٔ ۲۰۲

۱

خوش آب حیاتیست که گویند شرابست

حالی و چه خوش حال که دل مست و خرابست

۲

غیری به تو گر روی نماید مگذارش

کان نقش خیالست که در دیدهٔ خوابست

۳

گویند که امواج حبابست درین بحر

آبست که در دیدهٔ ما عین حجابست

۴

هر ذره که بینی به تو خورشید نماید

مهر است به چشم من و تو ماه نقابست

۵

این گفتهٔ مستانهٔ ما از سر ذوقست

بنویس که مجموعهٔ مجموع کتابست

۶

بی تو گل توحید که خوشبو شوی از وی

هر چند گلابست ببو نام گلابست

۷

سید طلب و رو به خرابات مغان آر

می رو به سلامت که ره خیر و صوابست

تصاویر و صوت

دیوان قدر توامان سید نورالدین شاه نعمت الله ولی (به انضمام پیش گویی های شاه نعمت الله ولی) با مقدمهٔ سعید نفیسی و حواشی م. درویش - سید نورالدین ماهانی کرمانی (شاه نعمت الله ولی) - تصویر ۱۶۵
سید جابر موسوی صالحی :

نظرات