شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

غزل شمارهٔ ۲۰۳

۱

خوش آب حیاتیست که گویند شرابست

خوش عاشق رندی که چو ما مست و خرابست

۲

جامی که ز آبست پر آبست کدامست

در مجلس ما جو که چنین جام حبابست

۳

در گلشن اگر بلبل سر مست گل افشاند

ما راز گلستان همه مقصود گلابست

۴

بر راه خطا عقل اگر رفت خطا کرد

تو در پی او گر نروی عین صوابست

۵

هر نقش خیالی که تو را غیر نماید

تعبیر کن آن را که خیال تو به خوابست

۶

مائیم و حریفان همه سرمست شرابت

ما را چه غم ار زاهد مخمور سرابست

۷

موجیست درین دیدهٔ دریا دل سید

پیداست که آبست که بر آب حجابست

تصاویر و صوت

دیوان قدر توامان سید نورالدین شاه نعمت الله ولی (به انضمام پیش گویی های شاه نعمت الله ولی) با مقدمهٔ سعید نفیسی و حواشی م. درویش - سید نورالدین ماهانی کرمانی (شاه نعمت الله ولی) - تصویر ۱۶۵
سید جابر موسوی صالحی :

نظرات

user_image
منصور
۱۳۹۸/۱۲/۱۶ - ۰۰:۲۰:۰۰
به نظر میاد در بیت دوم (ز آب است "و" پر آب است) صحیح‌تر باشهدر بیت سوم (ما را ز گلستان) درسته