
شاه نعمتالله ولی
غزل شمارهٔ ۲۰۴
۱
موجیم و حباب هر دو آبست
آبست که صورت حبابست
۲
آن کس که خیال غیر بندد
نقش غلطست و خود به خوابست
۳
موجست و حباب هر دو یک آب
آبست که آب را حجابست
۴
مهتاب چو رو به تو نماید
روشن بنگر که آفتابست
۵
بر بسته نقاب می برد دل
این طرفه که عین آن نقابست
۶
دلسوخت در آتش محبت
گر میل کنی جگر کبابست
۷
اسرار ضمیر نعمت الله
احسان که کند که بی حسابست
نظرات