
شاه نعمتالله ولی
غزل شمارهٔ ۲۲
۱
اگر آئی در این دریا بیابی آبروی ما
بیابی آبروی ما اگر آئی در این دریا
۲
رها کن دی و هم فردا بیا امروز دریابش
بیا امروز دریابش رها کن دی و هم فردا
۳
ندارم با کسی پروا به جز با ساقی مستان
به جز با ساقی مستان ندارم با کسی پروا
۴
بود مجموعهٔ اسما هر آن حرفی که میخوانم
هر آن حرفی که میخوانم بود مجموعهٔ اسما
۵
نماید در همه اشیا جمال بی مثال او
جمال بیمثال او نماید در همه اشیا
۶
درآ در میکده تنها حریف نعمتالله شو
حریف نعمت الله شو درآ در میکده تنها
۷
خبر دارم ز او ادنا به جان سید عالم
به جان سید عالم خبر دارم ز او ادنا
تصاویر و صوت

نظرات
مهدی
Shahyar
Shahyar