
شاه نعمتالله ولی
غزل شمارهٔ ۲۳۵
۱
چشم مستش میفروشی دیگر است
نوش لعلش باده نوشی دیگر است
۲
آتش عشقش دل ما را بسوخت
داغ او بر دل فروشی دیگر است
۳
نالهٔ دلسوز ما بشنو دمی
کاین دم ما را خروشی دیگر است
۴
عاشق و مستیم و لایعقل ولی
جان ما را فهم و هوشی دیگر است
۵
دوش ما و او به هم دوشی زدیم
امشبم امید دوشی دیگر است
۶
هرکه او تجرید گردد پیش او
در طریقت خرقه پوشی دیگر است
۷
خم می در جوش و ما مست وخراب
سیدم در ذوق و جوشی دیگر است
نظرات