شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

غزل شمارهٔ ۲۴۴

۱

ساقی سرمست ما یاری خوش است

خوش حریفانیم و خماری خوش است

۲

گر دوصد جان را به یک جرعه خرند

زود بفروشش که بازاری خوش است

۳

عشقبازی کار بیکاران بود

کار ما می کن که این کاری خوشست

۴

بر سر دار فنا بنشسته ایم

خوش سر داری و سرداری خوشست

۵

بلبل مستیم در گلزار عشق

بزم عشاق است و گلزاری خوشست

۶

پر بود تکرار در گفتار ما

تو خوشی بشنو که تکراری خوشست

۷

نعمت الله مست و جام می به دست

باده نوشی با چنین یاری خوشست

تصاویر و صوت

دیوان قدر توامان سید نورالدین شاه نعمت الله ولی (به انضمام پیش گویی های شاه نعمت الله ولی) با مقدمهٔ سعید نفیسی و حواشی م. درویش - سید نورالدین ماهانی کرمانی (شاه نعمت الله ولی) - تصویر ۲۰۷
سید جابر موسوی صالحی :

نظرات