شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

غزل شمارهٔ ۲۵۴

۱

این خوشست و آن خوشست و این و آن با هم خوشست

جان جانان خوش نشسته نزد ما بی غم خوشست

۲

این همه جام مرصع پر ز می داریم ما

با حریف سرخوش و با ساقی همدم خوشست

۳

عقل مخمور است و نامحرم چه داند راز ما

گفتن اسرار ما با عاشق محرم خوشست

۴

خوش بود گر پادشاهی می خورد از جام جم

زانکه میگویند جام پادشه با جم خوشست

۵

گرچه دل ریشیم مرهم را نمی خواهیم ما

زخم تیغ عشق او داریم و بی مرهم خوش است

۶

چشم مست او نظر فرمود سوی کاینات

این چنین نور خوشی در دیدهٔ عالم خوش است

۷

مجلس عشقست و سید مست و رندان در حضور

جنت فردوس ما با صحبت آدم خوش است

تصاویر و صوت

دیوان قدر توامان سید نورالدین شاه نعمت الله ولی (به انضمام پیش گویی های شاه نعمت الله ولی) با مقدمهٔ سعید نفیسی و حواشی م. درویش - سید نورالدین ماهانی کرمانی (شاه نعمت الله ولی) - تصویر ۲۰۵
سید جابر موسوی صالحی :

نظرات