شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

غزل شمارهٔ ۲۵۹

۱

هرکه او با ما در این دریا نشست

آبروئی یافت خوش با ما نشست

۲

بر در میخانه مست افتاده ایم

هرکه آمد پیش ما اینجا نشست

۳

از سر جان و جهان برخاست دل

بر در یکتای بی همتا نشست

۴

در خرابات مغان مست و خراب

خوش بود با شاهد رعنا نشست

۵

بزم رندان جنت المأوی بود

جاودان خواهیم در مأوا نشست

۶

در سر هر کس که سودائی فتاد

کی تواند یک دمی از پا نشست

۷

نعمت الله در همه عالم یکی است

بر سریر سلطنت تنها نشست

تصاویر و صوت

دیوان قدر توامان سید نورالدین شاه نعمت الله ولی (به انضمام پیش گویی های شاه نعمت الله ولی) با مقدمهٔ سعید نفیسی و حواشی م. درویش - سید نورالدین ماهانی کرمانی (شاه نعمت الله ولی) - تصویر ۲۰۳
سید جابر موسوی صالحی :

نظرات