
شاه نعمتالله ولی
غزل شمارهٔ ۲۶۴
۱
رمضان آمد و روان بگذشت
بود ماهی به یک زمان بگذشت
۲
گوئیا عمر بود زود برفت
تا که گفتم چنین چنان بگذشت
۳
شب قدری به عارفان بنمود
این معانی از آن بیان بگذشت
۴
هر که با ما نشست در دریا
نام را ماند و از نشان بگذشت
۵
میل دنیا و آخرت نکند
هر که بر کوی عاشقان بگذشت
۶
زود بیدار شو در آ در راه
تو بخوابی و کاروان بگذشت
۷
در طریقی که نیست پایانش
نعمت الله از این و آن بگذشت
تصاویر و صوت

نظرات