شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

غزل شمارهٔ ۲۶۸

۱

عشق مستست و عقل مخمور است

عاقل از ذوق عاشقان دور است

۲

عالم از نور او منور شد

هرچه آید به چشم ما نور است

۳

آینه روشن است و می بینم

در نظر ناظر است و منظور است

۴

رند مستی که ذوق ما دارد

خوشتر از زاهدی که مخمور است

۵

احولی گر یکی دو می بیند

هیچ منعش مکن که معذور است

۶

آفتاب است بر همه تابان

تو گمان می بری که مستور است

۷

جام گیتی نما سید ماست

در همه کاینات مشهور است

تصاویر و صوت

دیوان قدر توامان سید نورالدین شاه نعمت الله ولی (به انضمام پیش گویی های شاه نعمت الله ولی) با مقدمهٔ سعید نفیسی و حواشی م. درویش - سید نورالدین ماهانی کرمانی (شاه نعمت الله ولی) - تصویر ۱۹۹
سید جابر موسوی صالحی :

نظرات