شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

غزل شمارهٔ ۲۷۲

۱

عشق مستست و عقل مخمور است

عاقل از ذوق عاشقان دور است

۲

شادمانی جاودان دارد

به غم عشق هر که مسرور است

۳

دل ما جان خود به جانان داد

ز آن حیاتی که یافت مغرور است

۴

جام گیتی نما چو می بینیم

در نظر ناظر است و منظور است

۵

نور چشم است اگر نظر داری

آفتابی به ماه مستور است

۶

زاهد ار ذوق ما نمی داند

عیب زاهد مکن که معذور است

۷

نعمت الله رند سرمست است

در خرابات نیک مشهور است

تصاویر و صوت

دیوان قدر توامان سید نورالدین شاه نعمت الله ولی (به انضمام پیش گویی های شاه نعمت الله ولی) با مقدمهٔ سعید نفیسی و حواشی م. درویش - سید نورالدین ماهانی کرمانی (شاه نعمت الله ولی) - تصویر ۱۹۹
سید جابر موسوی صالحی :

نظرات