شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

غزل شمارهٔ ۲۷۵

۱

همه عالم تن است و جان عشق است

جان و جانان عاشقان عشق است

۲

عشق هم صورتست و هم معنی

آشکارا و هم نهان عشق است

۳

در میان آی و در کنارش گیر

خوش کناری که در میان عشقست

۴

عشق و معشوق و عاشق خویشیم

هرچه هستیم این زمان عشق است

۵

عمر جاوید خوش بُود با عشق

غرض از عمر جاودان عشق است

۶

عاشقانه در آ درین مجلس

گر تو را عشق آن چنان عشق است

۷

نعمت الله چو نور پیدا شد

نظری کن ببین که آن عشق است

تصاویر و صوت

دیوان قدر توامان سید نورالدین شاه نعمت الله ولی (به انضمام پیش گویی های شاه نعمت الله ولی) با مقدمهٔ سعید نفیسی و حواشی م. درویش - سید نورالدین ماهانی کرمانی (شاه نعمت الله ولی) - تصویر ۱۴۰
سید جابر موسوی صالحی :

نظرات