شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

غزل شمارهٔ ۳۲۴

۱

نعمت الله جان و عالم چون تن است

این چنین جان و تنی آن من است

۲

مصر دل دارم عزیز حضرتم

جسم و جانم یوسف و پیراهنست

۳

صورتم جام است و معنی می مدام

عشق ساقی کار من می خوردن است

۴

حال ما از عقل می پرسی مپرس

در بیان ذوق ما او الکن است

۵

رندم و در میکده دارم مقام

جنت المأوی مدامم مسکن است

۶

شمع جمع عاشقان سر خوشم

حال من بر اهل مجلس روشن است

۷

جام در دور است و سید در نظر

خوش حضوری وقت جان پروردن است

تصاویر و صوت

دیوان قدر توامان سید نورالدین شاه نعمت الله ولی (به انضمام پیش گویی های شاه نعمت الله ولی) با مقدمهٔ سعید نفیسی و حواشی م. درویش - سید نورالدین ماهانی کرمانی (شاه نعمت الله ولی) - تصویر ۲۹۳

نظرات