شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

غزل شمارهٔ ۳۲۸

۱

دردمندیم و آن دوا این است

راحت جان مبتلا این است

۲

نقش رویش خیال می بندم

در نظر نور چشم ما این است

۳

دل ما جان خود به جانان داد

دولت و دین دو سرا این است

۴

عقل بیگانه رفت و عشق آمد

یار سرمست آشنا این است

۵

همه با اصل خویش واگردیم

ابتدا آن و انتها این است

۶

هر که فانی شود بقا یابد

رو فنا شو که خود بقا این است

۷

نعمت الله هر که دید بگفت

مظهر حضرت خدا این است

تصاویر و صوت

دیوان قدر توامان سید نورالدین شاه نعمت الله ولی (به انضمام پیش گویی های شاه نعمت الله ولی) با مقدمهٔ سعید نفیسی و حواشی م. درویش - سید نورالدین ماهانی کرمانی (شاه نعمت الله ولی) - تصویر ۱۹۴

نظرات