شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

غزل شمارهٔ ۳۵۱

۱

بشنو ای دوست این سخن از دوست

به حقیقت حقیقت همه اوست

۲

همه عالم وجود از او دارند

لاجرم هرچه باشد آن نیکوست

۳

تار و پود وجود می نگرم

می نماید دو تو ولی یک توست

۴

زلف او مشک ناب می ریزد

مجلس ما ز بوی خوش خوشبوست

۵

ذره از آفتاب روشن شد

ذره ذره ببین که آن مه روست

۶

نزد یارم کجا بود اغیار

نبود دوستدار او جز دوست

۷

نعمت الله که سید الفقراست

میر میران به پیش او انجوست

تصاویر و صوت

دیوان قدر توامان سید نورالدین شاه نعمت الله ولی (به انضمام پیش گویی های شاه نعمت الله ولی) با مقدمهٔ سعید نفیسی و حواشی م. درویش - سید نورالدین ماهانی کرمانی (شاه نعمت الله ولی) - تصویر ۶۴۱

نظرات