
شاه نعمتالله ولی
غزل شمارهٔ ۳۹۶
۱
هر کجا جامی است بی می هست نیست
هرچه مست آن هست بی وی هست نیست
۲
یک جمال و صد هزاران آینه
در دو عالم غیر یک شی هست نیست
۳
ناله نی بشنو ای جان عزیز
ناله ای چون نالهٔ نی هست نیست
۴
کشتهٔ عشق است زنده جاودان
زنده ای مانند این حی هست نیست
۵
رند سرمست ایمن است از هست و نیست
جام می را نوش تا کی هست نیست
۶
این همه رفتند در راه خدا
در چنین ره نقش یک پی هست نیست
۷
نیست همچون نعمت الله ساقئی
همدمی چون ساغر می هست نیست
تصاویر و صوت

نظرات