شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

غزل شمارهٔ ۴۰۵

۱

در نظر عالم چو جامی پر می است

جام من بی خدمت ساقی کی است

۲

چشم ما روشن شده از نور او

هرچه ما را در نظر آید وی است

۳

عالمی از جود او دارد وجود

بی وجودش ما سوی الله لاشی است

۴

صوت نائی می رسد ما را به گوش

دیگران گویند آواز وی است

۵

نوش کن آب حیات معرفت

تا بدانی زنده دل از وی حی است

۶

جام را بگذار و خم می بجو

همت عالی بر آن خم می است

۷

آفتابست او و سید سایه اش

هر کجا او می رود او در پی است

تصاویر و صوت

دیوان قدر توامان سید نورالدین شاه نعمت الله ولی (به انضمام پیش گویی های شاه نعمت الله ولی) با مقدمهٔ سعید نفیسی و حواشی م. درویش - سید نورالدین ماهانی کرمانی (شاه نعمت الله ولی) - تصویر ۹۲

نظرات