شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

غزل شمارهٔ ۴۳۷

۱

عشق دلبر در دل ما جا گرفت

خانه خالی دید از آن مأوا گرفت

۲

عاشق مستیم و در کوی مغان

عاقلان را کی بود بر ما گرفت

۳

هر کسی دستی و دامانی دگر

دست ما دامان بی همتا گرفت

۴

مبتلائیم و بلا جوئیم ما

از بلا این کار ما بالا گرفت

۵

آب چشم ما به هر سو رو نهاد

لاجرم گرد جهان دریا گرفت

۶

عقل اگر ره را غلط کرد و برفت

کی کند بینا ، بنا بینا گرفت

۷

سید ما از همه عالم گرفت

درگه یکتای بی همتا گرفت

تصاویر و صوت

دیوان قدر توامان سید نورالدین شاه نعمت الله ولی (به انضمام پیش گویی های شاه نعمت الله ولی) با مقدمهٔ سعید نفیسی و حواشی م. درویش - سید نورالدین ماهانی کرمانی (شاه نعمت الله ولی) - تصویر ۱۶۱

نظرات