
شاه نعمتالله ولی
غزل شمارهٔ ۴۴۶
۱
معنی او نمود در صورت
نه به یک صورتی به هر صورت
۲
چشم ما تا جمال معنی دید
معنئی بیند و دگر صورت
۳
ذره ذره چو نور می بینم
آفتابی بود قمر صورت
۴
باده می نوش و جام را دریاب
معنئی بین و مینگر صورت
۵
هر چه بینیم صورت عشق است
لاجرم عاشقیم بر صورت
۶
چون که معنی ماست صورت او
نور چشمست و در نظر صورت
۷
جام گیتی نماست سید ما
نعمت الله نموده در صورت
تصاویر و صوت

نظرات