شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

غزل شمارهٔ ۴۵۵

۱

مائیم و می صحبت رندان خرابات

سرگشته در آن کوچه چو رندان خرابات

۲

میخانهٔ ما وقف و سبیل است به رندان

جاوید به فرمودهٔ سلطان خرابات

۳

مستیم و خرابیم و سر از پای ندانیم

دل داده و جان نیز به جانان خرابات

۴

خوانی است خرابات نهاده بر رندان

خوردیم بسی نعمت از این خوان خرابات

۵

جمعی ز سر زلف بتی گشته پریشان

جمعیت از آن یافت پریشان خرابات

۶

ذوقی که دلم راست به عالم نتوان گفت

این ذوق طلب کن تو ز یاران خرابات

۷

در کوی خرابات نشستیم به عشرت

با سید سرمست و حریفان خرابات

تصاویر و صوت

دیوان قدر توامان سید نورالدین شاه نعمت الله ولی (به انضمام پیش گویی های شاه نعمت الله ولی) با مقدمهٔ سعید نفیسی و حواشی م. درویش - سید نورالدین ماهانی کرمانی (شاه نعمت الله ولی) - تصویر ۱۲۴

نظرات