
شاه نعمتالله ولی
غزل شمارهٔ ۵۰۲
۱
مشرب توحید یاران خوش بود
رند مست و ذوق مستان خوش بود
۲
بلبل مستیم در گلزار عشق
صوت بلبل در گلستان خوش بود
۳
خوش بود دردی که او درمان ماست
درد دل می جو که نالان خوش بود
۴
در خرابات مغان مست و خراب
ساقی ما با حریفان خوش بود
۵
جام در دور است در دور قمر
گر به تو دوری رسد آن خوش بود
۶
یافتم گنجینه و گنجی تمام
می کنم ایثار رندان خوش بود
۷
نعمت الله او به ما ایثار کرد
این چنین انعام سلطان خوش بود
تصاویر و صوت

نظرات