
شاه نعمتالله ولی
غزل شمارهٔ ۵۰۸
۱
چشم ما آبش به هرسو میرود
آبروی ماست بر رو میرود
۲
میرود از چشم ما آب خوشی
همچو سیلابی که از جو میرود
۳
دل چو دست و سر به پای او فکند
بر سر کویش به پهلو میرود
۴
گر بیاید جان به او آید برم
ور رود پیوسته با او میرود
۵
هرکسی کو میرود در راه عشق
گو برو خوش خوش که نیکو میرود
۶
در هوای زلف او باد صبا
گشته سرگردان به هرسو میرود
۷
هرکه او بنشست با سید دمی
جاودان پیوسته سر جو میرود
تصاویر و صوت

نظرات