شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

غزل شمارهٔ ۵۱۳

۱

آب چشم ما به هر سو می رود

گر به چشم ما نشینی خوش بود

۲

چشم ما تا دید روی او به خواب

بی خیالش یک زمانی نغنود

۳

این نصیحت گوش کن می نوش کن

در خمار افتد هر آن کو نشنود

۴

عشق سلطانست و تخت دل گرفت

عقل مسکین چون کند گر نگرود

۵

تخم نیکی کار و بدکاری مکن

هر که کارد هر چه کارد بدرود

۶

عاشق رندی که او سرمست ماست

از در میخانهٔ ما کی رود

۷

نعمت الله در خرابات مغان

هر که بیند در پی او می رود

تصاویر و صوت

دیوان قدر توامان سید نورالدین شاه نعمت الله ولی (به انضمام پیش گویی های شاه نعمت الله ولی) با مقدمهٔ سعید نفیسی و حواشی م. درویش - سید نورالدین ماهانی کرمانی (شاه نعمت الله ولی) - تصویر ۳۱۰

نظرات