شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

غزل شمارهٔ ۵۲۳

۱

عین دریاییم و ما را موج دریا می‌کشد

وین دل دریا دل ما سوی مأوا می‌کشد

۲

مشکل ما چون که حلوای لبش حل می‌کند

دور نبود خاطر ما گر به حلوا می‌کشد

۳

دست ما و دامن او آب چشم و خاک راه

گرچه سرو قامت او دامن از ما می‌کشد

۴

جذبهٔ او می‌کشد ما را به میخانه مدام

ما از آن خوش می‌رویم آنجا که ما را می‌کشد

۵

یک سر مویی سخن از زلف او گفتم ولی

شد پریشان خاطرم هم سر به سودا می‌کشد

۶

می‌کشد نقش خیال وی نماید در نظر

هرکه بیند همچو ما بیند که زیبا می‌کشد

۷

نعمت الله را مدام از وی عطایی می‌رسد

کار سید لاجرم هر لحظه بالا می‌کشد

تصاویر و صوت

دیوان قدر توامان سید نورالدین شاه نعمت الله ولی (به انضمام پیش گویی های شاه نعمت الله ولی) با مقدمهٔ سعید نفیسی و حواشی م. درویش - سید نورالدین ماهانی کرمانی (شاه نعمت الله ولی) - تصویر ۲۷۳

نظرات