
شاه نعمتالله ولی
غزل شمارهٔ ۵۳۳
۱
مدام جام می او حیات می بخشد
همیشه همت او کاینات می بخشد
۲
کمال بخشش ساقی نگر که رندان را
شراب و جام ز ذات و صفات می بخشد
۳
دلت به دردی دردش دوا کن و خوش باش
که خسته ای و دم او شفات می بخشد
۴
چه قدر خرقه که زنار بر میان داریم
به جای کعبه به ما سومنات می بخشد
۵
بیا که زنده دلان کشتگان معشوقند
اگر تو کشتهٔ اوئی به مات می بخشد
۶
دل یگانه من عاشقانه در دو سرا
برای یک جهتی شش جهات می بخشد
۷
هزار رحمت حق بر روان سید ما
که روح او دل ما را حیات می بخشد
تصاویر و صوت

نظرات