
شاه نعمتالله ولی
غزل شمارهٔ ۵۵۷
۱
به جز میخانه جای ما نباشد
هوائی چون هوای ما نباشد
۲
بیا دُردی دردش نوش میکن
که خوشتر زین دوای ما نباشد
۳
نیابد پادشاهی یا ولایت
اگر سلطان گدای ما نباشد
۴
بقای جاودان داریم از عشق
غم ما از فنای ما نباشد
۵
به صدق دل به جانان جان سپردیم
به غیر او جزای ما نباشد
۶
خدای هر دو عالم جز یکی نیست
یکی دیگر خدای ما نباشد
۷
به جز انعام عام نعمت الله
نوای بی نوای ما نباشد
نظرات