شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

غزل شمارهٔ ۵۶۴

۱

گفتم به خواب بینم گفتا خیال باشد

گفتم رسم به وصلت گفتا محال باشد

۲

گفتم که در خرابات خواهم که بار یابم

گفتا اگر درآئی آنجا مجال باشد

۳

سرچشمهٔ حیاتست ، ما خضر وقت خویشیم

در جام ما همیشه آب زلال باشد

۴

شادی روی ساقی ، ما می مدام نوشیم

بر غیر اگر حرام است بر ما حلال باشد

۵

گر عاقلی بگوید عقل تو گشت ناقص

نقصان عاقل آن است ما را کمال باشد

۶

از آفتاب حسنش شد عالمی منور

ما روشنیم از وی او بی زوال باشد

۷

نقش خیال بگذار نقاش را طلب کن

جز عین نعمت الله نقش خیال باشد

تصاویر و صوت

دیوان قدر توامان سید نورالدین شاه نعمت الله ولی (به انضمام پیش گویی های شاه نعمت الله ولی) با مقدمهٔ سعید نفیسی و حواشی م. درویش - سید نورالدین ماهانی کرمانی (شاه نعمت الله ولی) - تصویر ۲۴۸

نظرات