
شاه نعمتالله ولی
غزل شمارهٔ ۵۷۲
۱
کرمش گنج بی کران باشد
آب رحمت به جام جان باشد
۲
نقد گنجینهٔ حدوث و قدم
بر سر و پای عاشقان باشد
۳
ابر چون آبروی دریا دید
آب بر روی ما روان باشد
۴
خوش گلابی به صورت و معنی
بر رخ خوب همگنان باشد
۵
می چو در جام ریخت ساقی ما
هر چه در جام باشد آن باشد
۶
رشحهٔ نور خود به ما پاشید
ابداً بر همه چنان باشد
۷
نعمت الله جواهر توحید
بر سر جمله عاشقان باشد
تصاویر و صوت

نظرات