
شاه نعمتالله ولی
غزل شمارهٔ ۵۹۰
۱
خستهٔ عشق تو بیچاره شفا را چه کند
مبتلای غم تو غیر بلا را چه کند
۲
کشتهٔ عشق تو چون از تو بلا می بیند
همچو منصور فنا دار بقا را چه کند
۳
دردمندی که چو ما دُردی دردت نوشد
با چنین درد خوشی صاف دوا را چه کند
۴
آنکه در میکدهٔ عشق تو یابد جائی
نزهت باغچهٔ هر دو سرا را چه کند
۵
بندهٔ عشق تو چون سید هر سلطانست
منصب دینی و عقبای گدا را چه کند
نظرات