شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

غزل شمارهٔ ۵۹۶

۱

مرغ زیرک بین که یاهو می زند

روز و شب با اوست کو کو می زند

۲

ذهن تیرانداز ما بر هر نشان

می شکافد مو و بر مو می زند

۳

در خرابات مغان سلطان عشق

خیمهٔ دولت به هر سو می زند

۴

باش یک رو در طریق او که او

بوسه ها بر روی یک رو می زند

۵

شهر دل را شه عمارت می کند

سنجقش بر برج و بارو می زند

۶

می نوازد مطرب عشاق ساز

ساز چون نیکوست نیکو م یزند

۷

نعمت الله رند سرمستی بود

ساغر می شادی او می زند

تصاویر و صوت

دیوان قدر توامان سید نورالدین شاه نعمت الله ولی (به انضمام پیش گویی های شاه نعمت الله ولی) با مقدمهٔ سعید نفیسی و حواشی م. درویش - سید نورالدین ماهانی کرمانی (شاه نعمت الله ولی) - تصویر ۳۱۷

نظرات