
شاه نعمتالله ولی
غزل شمارهٔ ۵۹۹
۱
بود و نابود در نمی گنجد
مایه و سود در نمی گنجد
۲
ای که گوئی مرا وجودی داد
خوش بر وجود در نمی گنجد
۳
آتش عشق عود دل را سوخت
بعد ازاین عود در نمی گنجد
۴
ساقی اینجا کجا و مطرب کو
ساغر و رود در نمی گنجد
۵
چندگوئی که خوش همی سوزم
آتش و دود در نمی گنجد
تصاویر و صوت

نظرات