
شاه نعمتالله ولی
غزل شمارهٔ ۶۱۰
۱
توحید و موحد و موحد
این جمله طلب کنش را حمد
۲
یک فاعل و فعل او یکی هم
گه نیک نماید و گهی بد
۳
خمخانه و جام و ساقی ما
می جوی ولی ز مجلس خود
۴
هر چند که عقل ذوفنون است
اما بر عاشقان چه سنجد
۵
در هر دو جهان یکیست موجود
هر لحظه به صورتی مجدد
۶
یک حرف و معانی فراوان
یک نقطه و اعتبار بی حد
۷
دریاب به ذوق قول سید
ای سائل کامل سرآمد
نظرات