
شاه نعمتالله ولی
غزل شمارهٔ ۶۱۱
۱
از سر ذوق دیده ام عین یکی و نام صد
ذات یکی صفت بسی خاص یکی و عام صد
۲
حسن یکی و در نظر آینه بی شمار هست
روح یکی و تن هزار باده یکی و جام صد
۳
گر به صد آینه یکی رو بنمود صد نشد
نقش خیال او صد و صد نشد آن کدام صد
۴
همدم جام پر میم ساقی مجلس ویم
پیش یکی گرفته ام ساغر می مدام صد
۵
نام یکی اگر یکی صد نهد ای عزیز من
صد نشود حقیقتش یک بود او به نام صد
۶
در دو جهان خدا یکی نیست در آن یکی شکی
ملک بسی ملک یکی شاه بسی غلام صد
۷
عاشق و مست و واله هم همدم نعمة اللهم
نوش کنم به عشق او ساغر می به کام صد
تصاویر و صوت

نظرات