شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

غزل شمارهٔ ۶۴

۱

مبتلائی دیدمش خوش در بلا

گفتمش خواهی بلا گفتا بلی

۲

از بلا چون کار ما بالا گرفت

جان ما جوید بلا از مبتلا

۳

بینوایان را نوائی دیگر است

خوش نوائی می طلب از بینوا

۴

آبرو جوئی درین دریا بجو

عین ما می جو به عین ما چو ما

۵

دُرد دردش عاشقانه نوش کن

تا ز دُرد درد دل یابی دوا

۶

در محیط بیکران افتاده ایم

نیست ما را ابتدا و انتها

۷

نعمت الله ساقی و ما رند مست

با حریفان در خرابات فنا

تصاویر و صوت

دیوان قدر توامان سید نورالدین شاه نعمت الله ولی (به انضمام پیش گویی های شاه نعمت الله ولی) با مقدمهٔ سعید نفیسی و حواشی م. درویش - سید نورالدین ماهانی کرمانی (شاه نعمت الله ولی) - تصویر ۵۶
سید جابر موسوی صالحی :

نظرات