شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

غزل شمارهٔ ۶۶۱

۱

گر یکی در هزار خواهد بود

که مرا یار غار خواهد بود

۲

بحر و موج و حباب و جو آبند

چار ناچار چار خواهد بود

۳

می ما نوش کن که نوشت باد

که می بی خمار خواهد بود

۴

گاه عشقست عشق بازی کن

که تو را آن به کار خواهد بود

۵

عقل اگر منع ما کند از عشق

تا ابد شرمسار خواهد بود

۶

هر که گیرد میان او به کنار

بی میان و کنار خواهد بود

۷

در قیامت چو چشم بگشایم

نظرم بر نگار خواهد بود

۸

هر که او دوستدار ما باشد

هم ورا دوستدار خواهد بود

۹

سیدی چون ز بندگی یابند

سیدم بنده وار خواهد بود

تصاویر و صوت

دیوان قدر توامان سید نورالدین شاه نعمت الله ولی (به انضمام پیش گویی های شاه نعمت الله ولی) با مقدمهٔ سعید نفیسی و حواشی م. درویش - سید نورالدین ماهانی کرمانی (شاه نعمت الله ولی) - تصویر ۲۸۶

نظرات