
شاه نعمتالله ولی
غزل شمارهٔ ۶۷۵
۱
یک نفس یعقوب بی یوسف نبود
گرچه هجرانش به ظاهر مینمود
۲
هر که را دیدی نمودی یوسفش
هر چه بشنیدی ز یوسف میشنود
۳
تا مگر یوسف در آید از درش
در بر وی هر که بودی میگشود
۴
هر که در کنعان بدیدی پیش او
یوسف مصری خود را میستود
۵
چون بر تخت این ظهورش را بیافت
سر حق خود دید از آن گردش سجود
۶
هرچه بود و هست و خواهد بود اوست
هر چه باشد باشد از جود وجود
۷
گر خلیل الله به صورت غایب است
نعمت اله یکدمی بی او نبود
تصاویر و صوت

نظرات