
شاه نعمتالله ولی
غزل شمارهٔ ۶۹
۱
عین دریائیم و دریا عین ما
نیست ما را ابتدا و انتها
۲
بر در میخانه مست افتاده ایم
خانهٔ ما خوشتر از هر دو سرا
۳
بینوایان خوش نوائی یافتند
بینوا شو گر همی خوانی نوا
۴
گفتهٔ مستانهٔ ما را بخوان
عاشقانه خوش سرودی می سرا
۵
دردمندیم و دوا درد دلست
درد ما همدرد ما داند دوا
۶
سر به پای خم می افتاده ایم
بی حجاب ای عاشق عارف بیا
۷
در طریقت خرقه ای پوشیده ایم
دست ما و دامن آل عبا
۸
نعمت الله ساقی و ما رند و مست
گو بیا یاری که دارد ذوق ما
تصاویر و صوت

نظرات