شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

غزل شمارهٔ ۶۹۰

۱

عقل هر دم که در سرود آید

به دم سرو باده پیماید

۲

سخن عقل پیش عشق مگو

کان سخن خود به کار می ناید

۳

عشق را خود گشایشی دگرست

هیچ کاری ز عقل نگشاید

۴

جام گیتی نمای را به کف آر

که به تو روی خویش بنماید

۵

آفتابی مدام در دور است

به یکی جا دمی نمی پاید

۶

عشق هر لحظه مجلسی سازد

هر زمان بزم نو بیاراید

۷

نفسی باش همدم سید

گر تو را همدم خوشی باید

تصاویر و صوت

دیوان قدر توامان سید نورالدین شاه نعمت الله ولی (به انضمام پیش گویی های شاه نعمت الله ولی) با مقدمهٔ سعید نفیسی و حواشی م. درویش - سید نورالدین ماهانی کرمانی (شاه نعمت الله ولی) - تصویر ۲۷۱

نظرات