
شاه نعمتالله ولی
غزل شمارهٔ ۷
۱
ظهور سلطنت عشق او است در دو سرا
در آن سرا قدمی نه در آن سرا به سرآ
۲
چو او است در دو سرا غیر او نمی بینم
منم که از دل و جان عاشقم به هر دو سرا
۳
جمال او است که در دو آینه نماید روی
نظر به دیدهٔ ما کن ببین به شاه و گدا
۴
مدام همدم جام شراب خوش باشد
بیا و همدم ما شو دمی به ذوق بیا
۵
دلم به گوشهٔ میخانه می کشد هر دم
چنانکه خاطر زاهد به جنت المأوا
۶
به سوی ما نظری کن به چشم ما بنگر
که عین ما است کز او آبرو دهد ما را
۷
به نور دیدهٔ سید کسی که او را دید
به هر چه می نگرد نور او بود پیدا
تصاویر و صوت

نظرات
حسین
مرحوم_فراز_خراسانی
مهتاب
مهتاب