
شاه نعمتالله ولی
غزل شمارهٔ ۷۰۹
۱
عالم چو مثالی است که در آب نماید
یا نقش خیالی است که در خواب نماید
۲
یا ظل وجودی است که موجود به جود است
همسایه در این سایه به اصحاب نماید
۳
هر ذره ز خورشید جمالش که نموده
نوری است که در صورت مهتاب نماید
۴
خوش جام حبابی است که پر آب حیاتست
از غایت لطف است که آن آب نماید
۵
یک نقطهٔ اصلی است کتبخانه و فرعش
حرفی است که صد فصل ز هر باب نماید
۶
ذات است و صفات است که محبوب و محبند
این هر دو محبانه به احباب نماید
۷
در آینهٔ روشن سید نظری کن
تا نور ظهورش به تو از باب نماید
تصاویر و صوت

نظرات