
شاه نعمتالله ولی
غزل شمارهٔ ۷۲۸
۱
آب چشم ما به روی ما فتاد
مردم دیده در این دریا فتاد
۲
رند سرمستی به میخانه رسید
سر به پای خم نهاد از پا فتاد
۳
برنخیزد جاودان هر کس که او
در خرابات آمد و آنجا فتاد
۴
ما ز دریائیم و دریا عین ما
چشم ما روشن به عین ما فتاد
۵
همدم جامیم و با ساقی حریف
این چنین ذوق خوشی ما را فتاد
۶
دل برفت از ما و در دریا نشست
عاقبت محمود با مأوا فتاد
۷
نعمت الله چون مقام خویش دید
بر در یکتای بی همتا فتاد
تصاویر و صوت

نظرات